بروتالیسم جنبشی در معماری مدرن بود که برجسته ترین طراحی های ساختمان قرن بیستم بر گرفته از مولفه های آن بود. اما دستاوردهای سبک بروتالیسم نیز تا حدودی به دلیل تأکید بر استفاده از بتن ناتمام برای سطوح خارجی و داخلی، تکان دهنده و بحث برانگیز بود. این سبک پس از جنگ جهانی دوم ظهور کرد اما ریشه در ایده های کارکردگرایی و سادگی تاریخی داشت که مدرنیسم معماری قبلی، از جمله سبک بین المللی را تعریف کرده بود.
معماران انگلیسی به نام های آلیسون و پیتر اسمیتسون برای اولین بار این اصطلاح «بروتالیسم» را در سال ۱۹۵۳ ابداع کردند، این اصطلاح ریشه در واژه ی فرانسوی بتن بروت به معنای «سیمان خام» دارد، عبارتی که لوکوربوزیه برای تشریح متد استفاده خاصش از سیمان استفاده می کرد، متدی که بسیاری از بناهای پس از جنگ جهانی دومش را با آن ساخت. این اصطلاح پس از این که رینر بنهام، منتقد معماری در عنوان کتابش: معماری بروتالیست نوین: اخلاقیات یا زیبایی شناسی؟ در سال ۱۹۶۶ میلادی به کار برد، رواج بسیاری پیدا کرد، مضمون کتاب توصیف برخی دیدگاههای معمارانه بود که اخیرا در اروپا رایج شده بود.
سبک معماری بروتالیست و سبک تئوریک معماری شهری به نام معماری بروتالیست نوین ممکن است به عنوان دو جنبش متفاوت شناخته شود، هرچند که این اصطلاحات اغلب به شکلی تبادل پذیر استفاده می شوند. معماری بروتالیست نوین اعضای انگلیسی گروه ۱۰، آلیسون و پیتر اسمیتسون، بیشتر به اصلاح نظری سی آی ای ام مربوط است (در معماری و شهرنشینی) تا به بتن بروت. رینر بنهام این تفاوت را در عنوان کتابش: معماری عریان نوین: اخلاقیات یا زیبایی شناسی؟ قاعده مند کرد.
سبک معماری داخلی بروتالیسم سعی در تطبیق اصول قبلی با جهانی پس از جنگ داشت که بازسازی ساختمان ها به عنوان یک ضرورت تلقی می شد. در واقع این سبک، از بخشی از دیدگاه های سیاسی دموکراتیک - سوسیالیستی جامعه الهام گرفته بود، اما همچنان از خصوصیات سبک آوانگارد بهره می برد.در مورد دهه ها استفاده از این سبک و کنار گذاشتن آن از محیط های شهری به دلیل نازیبایی حسی برای مخاطب عام، نباید این موضوع را فراموش کرد که از مهمترین سبک هایی میباشد که معماران مطرحی همچون فرانگ گری، تام می ین (۲۰۲۰:Mofidi) و ... در پروژه های شاخص سکونتگاه شخصی از آن بهره برده اند، اللخصوص در آمریکا از این سبک به نسبت بیشتری استفاده شده است.
البته استفاده از این سبک در اکثر پروژه های مسکن اجتماعی، که هدف ارزان سازی پروژه ها با کاهش هزینه ها نیز بوده است در سرتاسر جهان استفاده شده است که نمونه های بی بدیل آن را می توان در اکثر خانه های سازمانی ایران نیز که از دهه های گذشته ساخته شده است يافت. بر همین اساس است که محبوبیت این سبک از سوی مدیران ارشد پروژه های معماری و شهری روبرو شده است.
مهمترین مولفه ی نقش برجسته بر سبک بروتالیسم را می توان استفاده از بتن خام برای سطوح داخلی و خارجی بر نمود.شواهدی از روند ساخت، مانند حفره ها، ریتم خطی باقی مانده بر سطوح از قالب گذاری در زمان بتن ریزی و خشن و زبره بودن سطح بدون هیچ روکش و پوششی از متریال دیگر. از منظر پیروان این سبک، حقیقی از کیفیت بافت مواد بکار گرفته شده از زیرساخت و روساخت را نمایش می دهد.
روشی که سبک بروتالیسم بر خصوصیات فیزیکی مصالح ساختمانی در فضای داخلی تاکید می کند، نشان دهنده نظریه مشهور«شکل زیر عملکرد» معمار معروف لوئی سالیوان است؛ که باعث ایجاد موج قبلی معماری مدرنیسم شده بود و در سبک بین الملل به اوج خود می رسید. در حالیکه سبک بین الملل اغلب از کارایی و ساخت و سازهای براق و روان بهره می برد، بیشترین کار را با کمترین کار انجام می داد؛ سبک بروتالیسم بر سبکی، یکپارچگی و کاهش تنوع متریال توجه داشت.
طراحی و تاکید بر مصالح سبک بروتالیسم در زمانی پدید آمد که نیاز فوری به سکونتگاه های زیاد و مقرون به صرفه ضرورت یافت. بروتالیسم با مقیاس ساختمانی ارزان قیمت، شیوه ای برای انتخاب بسیاری از پروژه های مسکونی اجتماعی در اروپای پس از جنگ گشت.
سبک بروتالیسم بخشی از موج گسترده تری از طراحی کاربردی در سبک مدرن میانه می قرن بود. سبک مدرن میانه قرن به دلیل سادگی نمادین در طراحی های خود، به دلیل تاکید بر مساوات و تولید انبوه و ریشه های زیباشناسی، که ریشه در سبک های باوهاس و ساختارگرایی دارد.
سبک بروتالیسم بی تردید مدیون تاکید بر مادی بودن بی رحمانه فضای معماری طرح ریزی شده است. ساختمان هایی با ظاهر عظيم، یکپارچه «بلوکی» با سبک هندسی سفت و سخت خطی و استفاده کاربری در مقیاس بزرگ برای جمعیت زیاد و ساختارهایی بتنی یکدست تعریف می گردد. در واقع ساختمان عظیم به دلیل غیر انسانی بودن فضای داخلی آنها از ۱۹۷۰ به بعد کمتر استفاده شده و بسیار مورد انتقاد قرار گرفت. این سبک معمولا برای پروژه های دولتی، دانشگاه ها، پارکینگ ها اتومبیل، مراکز تفریحی و خرید و آپارتمان های مرتفع استفاده می شد. این سبک در واقع بر اساس راه حل مترقی مسکن اجتماع که توسط معماران و شهرسازان تبلیغ می شد با نام آرمانشهرهای اجتماعی رو به رشد گذاشت.
این سبک به طور کلی با سطوح ناصاف و نا تمام، اشکال غیر معمول در طرح ریزی مبلمان و اجزای داخلی ساخته شده به صورت یکپارچه از جنس بتن آرمه، متریالی با ظاهر سنگین ورق های فولادی و بتن آرمه» خطوط مستقیم و پنجره های کوچک مشخص می باشد. عناصر مدولار اغلب برای تشکیل توده های نمایانگر و عملکردی خاص، گروه بندی شده در یک کل واحد استفاده می شدند. استفاده از متریال های صیقل نخورده «کفپوش های چوبی خام» و خام. استفاده از عناصر کاربردی عریان، بدون روکش و عاری از زینت در فضای داخلی ساختمان هایی به سبک بروتالیست را اغلب می توان از هندسه ی مکرر گوشه دار قابل توجه آنها و همچنین نمایان سازی بافت فرمهای چوبی در بناهایی که در ساخت آنها از سیمان استفاده شده، بازشناخت. اگرچه سیمان از مصالحی است که بیشترین استفاده را در سبک بروتالیست دارد، ولی لزوما نمی توان سیمان را جزئی جدا ناپذیر از این معماری دانست. یک ساختمان زمانی جزئی از سبک بروتالیسم محسوب می شود که نمایی چهارگوش، قالب دار و خشن را از طریق مصالح ساختمانی، شکل و در برخی موارد تأسیسات بیرونی اش به نمایش بگذارد.
شناخته شده ترین معمار اولیه این سبک را می توان لوکوربوزیه معمار سوییسی دانست، از کارهای او در این سبک می توان از مجتمع مسکونی هبیتاسیون (۱۹۵۲) و ساختمان سکرتاریات در چاندیگار هند (۱۹۵۳) نام برد. حرکت سبک بروتالیسم در انگلستان به ویژه در اواسط قرن بیستم شتاب بالایی پیدا کرد چرا که بعد از افت اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم نیاز به بناهایی با ساخت و طراحی ارزان برای ایجاد مسکن ها، مراکز خرید و ساختمانهای دولتی کم هزینه بود. با این حال، برخی معماران حتی با وجود داشتن بودجه زیاد این سبک معماری را انتخاب می کردند، چرا که شیفته ماهیت صادقانه، تندیس وار، ضد بورژوایی و سازش ناپذیر شده بودند. سبک بروتالیست در ترکیب با اهداف ترقی خواهانه اجتماعی لوکوربوزیه در بنای یونیته گزینهای مثبت برای حرکت رو به جلو در طراحی مساکن شهری محسوب می شد؛ ولی در عمل بسیاری از بناهای ساخته شده در این سبک به جای این که دارای ویژگی های تأسیسات اجتماعی ای باشند که در نظر لوکوربوزیه بود، تبدیل به بناهای تنگ و محصور و مکانی مناسب برای انواع بزهکاری شدند.
در انگلستان، از دیگر معماران وابسته به این جنبش می توان از ارنو گلدفینگر، زوج پیتر و آلیسون اسمیتسون، و سر دنیس لسدون نام برد. در استرالیا سه نمونه از بهترین آثار معماری بروتالیست عبارت است از گالری هنر کویینزلند اثر رابین گیبسون، کتابخانه ی فیشر در دانشکده سیدنی اثر کن وولی و دیوان عالی استرالیا در کنبرا ساخته ی کالین مدیگان. بناهای سازمانی و دولتی جان اندروز نیز در استرالیا نمایانگر همین سبک هستند. در آسیا نیز ساختمان هایی دولتی اثر لویی کان وجود دارند. پل رودولف و رالف رپسون هر دو معماران برجسته ای در این زمینه محسوب می شوند. والتر نچ نیز برای ساخت بناهای آکادمیک به این روش شهرت دارد. مارسل برور به خاطر روش ملایمش در این سبک شناخته شده است، او معمولا به جای استفاده از گوشه های زاویه دار از منحنی استفاده می کند. کلوریندو تستا در آرژانتین بانک لندن و آمریکای جنوبی را خلق کرد که از بهترین نمونه های دهه ۵۰ | هستند. مدرنیست های بیشتری از جمله آی ام پی و تادائو آندو آثار برجسته ای در این زمینه طراحی کرده اند. در برزیل مدرسه پائولیستا نماد این سبک شناخته می شود و در کارهای برنده جایزه نوبل معماری یعنی پائولا مندز داروخا نیز خود را نشان می دهد (۲۰۰۶). در فیلیپین، لیوند رو لوسکین ساختمان های عظیمی از این دست طراحی کرد، مثل مرکز فرهنگی فیلیپین و مجمع بین المللی فیلیپین. در نیوزلند، سر مایلز وارن و شرکتش «وارن و ماهونی» مدرسه ی معماری ای را تأسیس کردند که در آن سبک معماری بروتالیسم را با ارزش های مستقیم و بی پرده می معماری ژاپنی و اسکاندیناویایی ترکیب کردند.
در اواخر دهه ۶۰، تعداد زیادی از دانشگاههای کانادایی و آمریکایی با این سبک معماری ساخته شدند، که اولین آنها دانشگاه هنر و معماری پل اثر پل رودولف در سال ۱۹۵۸ بود. طراحی رودولف برای دانشگاه دارتموث ماساچوست نمونه ای کامل از سبک بروتالیسم است. حلقه می داخلی اصلی دانشگاه کالیفرنیا توسط گروهی از معماران که ویلیام پریرا آنها را هدایت می کرد، به روشی که سبک بروتالیسم کالیفرنیایی می نامید، طراحی شد.
از نظر تئودور دالريمپل، نویسنده بریتانیایی، ساختمان های ساخته شده بر اساس این سبک را سنگدل، غیر انسانی، مهیب و غول پیکر می داند. از نظر او بتن آرمه با گذر زمان زشت، خرد و پوسیده می شود و لک برمی دارد و همین باعث می شود که نسبت به سبکهای دیگر معماری ارجحیت نداشته باشد. به تازگی ارزیابی دوبارهای از سبک بروتالیسم شده است که منجر به درک ارزش آن شده است، امروز دلیل ناکارآمدی این سبک را بیش از آن که به خاطر طراحی هایش بدانند، نتیجه عدم مدیریت، تعمیرات و حفاظت ناکافی از این بناها می دانند(۲۰۱۸:Alexander Clement). به طور خلاصه، ویژگی های "سبک بروتالیسم" را، می توان در شالودهی چند اختصار کوتاه، این چنین بیان نمود:
- استفاده از بتن خام به عنوان پوشش اصلی فضای داخلی و ساختارهای شکل گرفته در فضا.
- توجه به یکپارچگی فضای داخلی و کاهش تنوع متریال مصرفي.
- سطوح ناصاف و نا تمام، اشکال غیر معمول در طرح ریزی مبلمان و اجزای داخلی
- طراحی فضایی با هندسه می سفت و سخت و خطی و استفاده کاربردی در مقیاس های بزرگ.
- استفاده از متریالی با ظاهر سنگین ورق های فولادی و بتن آرمه» خطوط مستقیم.
- عناصر مدولار اغلب برای تشکیل توده های نمایانگر و عملکردی خاص.
- متریال های صیقل نخورده «کفپوش های چوبی خام» و خام.
- استفاده از عناصر کاربردی عریان، بدون روکش و عاری از زینت در فضای داخلی
مطالب پیشنهادی بیشتر :
خرید میز تلویزیون جدید
جدید ترین میز تلویزیون های مدرن و استیل
میز جلو مبلی تاثیر گذار در جلوه مبلمان شما
رازهای چیدمان کوسن ها برای مبلمان در دکوراسیون منزل
ترکیب رنگ آبی و سفید در دکوراسیون اتاق نشیمن
آشنایی با ویژگی ها و سبک دکوراسیون شهری
بهترین روش چیدمان مبلمان در دکوراسیون منزل
دکوراسیون پذیرایی اروپایی
:: برچسبها:
سبک دکوراسیونی ,
:: بازدید از این مطلب : 339
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0